بیچاره دلی که بوسه های مدوامش ٬ از پشت سیم های پیچ پیچ تلفن های مسی رنگ٬ توی خش و خش صداهای دور و نزدیک ٬ گم خواهد شد. بیچاره دل.
ازدواجهای این روزها مثل آدامس جویدن شدند....اولش شیرین و خوش طعم... کم کم بی مزه و بیمزه تر...و بعد فقط یک تکرار بی حاصل...گم شده میان هزاران تکرار دیگر... تکراری که نمی شه گفت چرا شروع شد!!!
پردیس
بدون روی مهتابی ات
که هر لحظه دیوانه ترم میکند
جهنم است
ای شاهد...
ای ظالم...
ای مستحق آتش!
پا به پای تو تا قعر دوزخ خواهم آمد...