خط خوردگی صحیح است

توضیحی بر نسخه زندگی: خط خوردگی صحیح است

خط خوردگی صحیح است

توضیحی بر نسخه زندگی: خط خوردگی صحیح است

شب انترن کشیک!

قبل نوشت:
می دونم که وزن و قافیه ی درست و درمونی نداره٬ اما خب٬ این توی یه شب کشیک اطفال از مغزم تراوش نمود!! پشه و بچه با هم هم قافیه نیستند حتی به زور تشدید!! همه چیو خوب می دونم اما دلم بدجوری هوس روزای انترنی کرده.. هوس کشیک و مرنینگ و ژورنال کلاب و دعوا و جر و بحث و کلک های هم کشیکی ها سر چیدن کشیک.....

 

 

روز آغاز بخش
روز تقسیم کشیک
کشیک تعطیلات؛ کشیک مرنینگی؛ کشیک درمانگاه
ساعت قرعه کشی
که چه کس آف شود؟؟
تفسیرABG؛ تفسیر Chest X  Ray ؛ تفسیر ECG
یک اتاق کوچک؛ گرم و نمناک و نمور
داخلش ۶ تا تخت
بچه ها امشب شام؟؟؟
لوبیا با پشّه
سر من درد گرفت
از زر این بچّه!!!!
دلهره های عجیب؛ قلب های لرزان؛ صبحهای مرنینگ؛ کیس هایی بر برد
روز تقسیم کشیک
قلب انترن صبور
دم به دم خواهد زد
PVC
Non  Sustain
روز تقسیم کشیک
می کند دست دعا؛ رو به درگاه خدا
با تو هستم ؛ با تو هستم ای خدا
شب انترن کشیک چه شب دراز باشد........

۱۹/اردیبهشت/۱۳۸۳

 گنجشک کوچک او

آدمک

مثل آدمکی٬ آدمکی چوبی
که بر می خیزد٬ می خورد٬ می خوابد و می رود...
راس ساعت ۵/۱ نیمه شب ــ بعد از برنامه ی ۹۰ ــ
گوشی را بر می دارد٬ شماره ای تکراری را می گیرد و حرفهای صد من یک غاز
ــ به کسی که سه ماه است ندیده اش ــ
ــ دوستم داری؟؟
ــ دیوونتم...
و فردا صبح٬ با اولین بوق جگرخراش ساعت
از جا می پرد...شلوار لی چرکمردش را از پاهایش رد می کند
جورابهای کثیفش را لنگه به لنگه می پوشد
و در اتوبوسی پر از بوی عرق تن مردان و دهان های شسته نشده
کنار پنجره ٬ به زور جا می گیرد و از آن بالا٬ نگاهش
دخترهای کنار خیابان را می کاود
در ایستگاه آخر پیاده می شود ــ مقصد: کتابخانه ــ
باید پیروز شد٬ ــ هی شعار می دهد ــ
در کتابخانه٬ سمت دخترها می نشیند و هی نگاه می کند به دختری ـ که انگار باید اورا بشناسد ـ
همه درس می خوانند
و او مثلا به خودش استراحت داده است
اگر موبایلش زنگ بزند به دختر پشت خط می گوید:
درس می خوانم٬ درس... ــ با تحکم می گوید ــ
و دختر پشت میز را هی نگاه می کند
و هی درس می خواند و هی فکر می کند که درس خوانده است
و عصر
هی می رود سراغ کار
کار٬ کار٬ کار
کار مناسب سراغ ندارید؟
بعد یک نفر هی گوشه ی کاپشنش را می کشد
ــ برای زنت
ــ زن ندارم
ــ برای کسی که دوست داری
ــ کسی را دوست ندارم
و بعد فکر می کند....و سست می شود
ــ چرا چرا٬ برای « خودم»
و یک ۲۰۰ تومانی و یک کاغذ....
« این ره که تو می روی به ترکستان است...............»

نوشته گنجشک کوچک او

از نو بنویس.....

 

نسخه ی بیمارانم ٬ اگر خط خوردگی داشته باشد٬ با جسارت پشتش می نویسم:
« خط خوردگی صحیح است.»
ــ از بزرگترها یاد گرفته امش ــ

اما٬ در جنگ و گریز پی در پی زندگی ام٬ کسی یادم نداده که مشق زندگیم را تصحیح کنم....روزهای زندگی مشقی ام همیشه و همیشه پر از خط خوردگی اند....پر از خط خوردگی هایی که ناصحیح مانده اند...برای همیشه...

و من...
همچنان...
و همچنان و همچنان....
دلم می خواهد که از نو بنویسم.....مشق زندگیم را.....