Lonely

امشب تک و تنها در خاکی دورافتاده شب زنده داری می کنم.

تنهائی زیاد هم بد نیست.

تنهائی فرصتی استثنائی ست برای اندیشیدن به گذشته و تامل در لحظات جاری جهت ساختن آینده ای با شکوه!

تنها در تنهائی می توان به اوج تعالی انسانیت رسید.

وقتی که هیچ جنبنده ای در کنارمان نباشد ناگهان پرده ها فرو افتاده و چهره ماندگار یار ازلی پدیدار می گردد.

تنهائی را دوست می دارم.

تنها در تنهائی تصویر چشم خمارت در ذهنم نقش می بندد.

تنها در تنهائیست که ماه شب چارده با من مجنون سخن می گوید.

تنها در تنهائیست که روحم با ملکوت پیوند می خورد.

آه !   مرا با تنهائی خویش تنها بگذارید!

La belle indifference