آن روزها شکستن سکوت شب توسط اتوبوس های مسافربری بزرگ برایم معنی دیگری داشت... معنی رفتن ٬ حرکت ٬ جدا شدن....
این صدا را توی دل شب دوست داشتم...
این روزها آن قدر ساکن شده ام که آرزوی دور و دراز نوجوانی ام را فراموش کرده ام.. یادم رفته بود چه شب هایی روی تختم دراز می کشیدم و گوش می کردم به این صدا که هر از گاهی از خیابان به گوش می رسید . 

 

جوراب پاره و انگشت آزاد