سلام خیلی خیلی عالی بود همه نوشته های اخیرت. ساده، کوتاه و دوست داشتنی
من دلم خواست همون نمکدون سفیده باشم. یا اینکه هی تو این طرح زوج و فرد و آلودگی هی بدوم دنبال عشقم. راستی چشم پزشک یافتی خبرم کن. من هم خیلی وقت دنبال شماره چشمم برای عینک می گردم. آخه عینک آشتاییم با این دنیا گم شده.
من سکوت خویش را گم کردهام..لاجرم در این هیاهو گم شدم...من که خود افسانه میپرداختم..عاقبت افسانهی مردم شدم..
بعضی رازها حتی نیاز به دیدن چشم نداره
بذاریش توی یه صندوق زیر کوهی از خاکم قایمش کنی باز صداش میرسه به گوش...
خیلی زیبا می نویسی
«ز رویم راز پنهانی چو میبینند میخوانند..»
سلام
خیلی خیلی عالی بود همه نوشته های اخیرت.
ساده، کوتاه و دوست داشتنی
من دلم خواست همون نمکدون سفیده باشم. یا اینکه هی تو این طرح زوج و فرد و آلودگی هی بدوم دنبال عشقم.
راستی چشم پزشک یافتی خبرم کن. من هم خیلی وقت دنبال شماره چشمم برای عینک می گردم. آخه عینک آشتاییم با این دنیا گم شده.
مانا باشی
ای که الان وگفتی یعنی چه؟!!!!
شاید هم جایی نخوانده ای و فقط دروغ می گویی!!!