رنج را به درون ریه ها می کشم
و سعی در بازدم حسرت دارم....
بغضی راه را بسته است
عاقبت این فشار
می ترسم به گسیختن درونم بینجامد.........
کیست که مرا به خود آرد؟
پ.ن: ما پیاز داغ قضیه رو زیادش کردیم که خوشمزه تر بشه و گرنه اصولا هیچ قضیه خاصی پشت سر این واژه ها نمی باشد.
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 8 final Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam
khosh hal shodam
behshad
bye
پنوموتوراکس؟
چاره اش فقط چشت تیوبه...!
جاااااانم؟؟؟
کیست مرا به خود آورد؟
فکر کنم فقط کسی که این شرایط رو بوجود آورده شاید کمکی از دستش بربیاد!
کسی؟؟؟؟
چه کسی؟؟؟؟؟
میخوای به دکی جون جورابی بگم بیاد نبضتو بگیره شاید معده ات سوراخ شده :دی
اوا خودتم دکتری که :-پی
حتما بفرمایید
یه کمی طاقت بیار خودم جراحی قبول میشم روبه راهت میکنم!!
تا اون موقع که من کفن هفتادم رو هم رد کردم!
به خودت بیای یا ...
بستگی داره رنجش چی باشه
ای آقا! دست رو دلمون نذار :)
رنج زیاده...مساله اینه که بازدمش نباید حسرت باشه
فقط خودتی که می تونی به خودت کمک کنی !
همیشه و برای همه همینه
نگران نباش. این در مورد اکثر نوشته ها صدق می کنه. نوشته های این مدلی نیازی به مصداق عینی نداره
اغراق جزئی از اکثر نوشته هاس و کاملا طبیعی! اگر نبود که نوشته ادم صفایی نداشت!
در ثانی! حتما لزومی نداره اتفاقی افتاده باشه! میتونی پروفیلاکسی بنویسی!
راحت باش انکار حقایق سخته....
رنجهامون انقدر زیاده که نیاز به اغراق نیست هزاران بار بدتر از باروترما و بغض خفه در گلو
درد عشق ارچه دل از خلق نهان میدارد
حافظ !این دیدهی گریان تو بی «چیزی»نیست..
...
به عبارتی :تا نباشدچیزک....