خط خوردگی صحیح است

توضیحی بر نسخه زندگی: خط خوردگی صحیح است

خط خوردگی صحیح است

توضیحی بر نسخه زندگی: خط خوردگی صحیح است

قصه........

 

چه خوب می شد که من یه ادمک چوبی بودم. شیطون . یه پدرژپتو هم داشتم که

تو شبهای زمستونی پالتوشو می فروخت تا واسم کتاب دفتر بخره من برم مدرسه.

بعدش من هی گول روباه مکار و گربه نره رو بخورم. ... نرم مدرسه. بعدش

قلب نداشته باشم. هی کارای بد بد بکنم. بعدش ناراحت بشم که چرا قلب ندارم. یه

پری مهربون خوشگل اون وقت بیاد و بوسم کنه٬ من صاحب قلب بشم.
یه قلب مهربون
کوچیک ..اون وقت همه چی قشنگ می شد.

 از دنیای تو قصه ها هم قشنگ تر....

خیلی قشنگ تر....

 

جوراب پاره و انگشت آزاد

نظرات 13 + ارسال نظر
سکوت شبانه سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ب.ظ http://sokot-e-shabane.blogsky.com/

جدا خوشم اومد پست جدیدو نمیگم البته اینم بد نبود ولی این همکاری ۱۴ نفره خیلی جالبه و چقدر برام جالب تر میشه نوع ارتباط این ۱۴ نفر برام معلوم بشه (البته اگر شدنی باشه )

شاد باشی * ۱۴

س ا ج د

دژاوو سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:20 ب.ظ http://dejavuu.blogsky.com

اسم اون اردکه چی بود؟
منم اونو دوس داشتم!

جینا

سپیده سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:38 ب.ظ http://gomshodegan.blogsky.com

خب باز آخرش که می رسیدی به همین جا که!
مشکل از داشتن همون قلبه است!
قبل از اومدن پری مهربونش بسه به نظر من٬ دنیا قشنگ نمی شه ولی درد نمی کشیم لااقل...

مرد تنهای شب۶۶۶(آرش علیزاده) چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ http://1dar.blogfa.com

سپیده دمی، زرتشت قدیسی را می بیند، و پس از گفتگویی کوتاه، آن دو « چون دو پسر کوچک» از هم جدا می شوند:« اما زرتشت چون تنها شد، با دل خود چنین گفت: بعید نیست! این قدیس پیر در جنگلش هنوز چیزی از آن نشنیده است که خدا مرده است»...

سرمه چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:06 ب.ظ http://roseola.blogfa.com

اینجوریا بود ؟ من که هرچی فکر می کنم یادم نمیاد کسی کسی رو بوسیده باشه . تو بدون سانسورش رو کجا دیدی ؟ ((:

پرستو پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ق.ظ http://www.parasto842.blogfa.com

سلاممممممممممم

هلن کلر
خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد .
گوته
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند.
سقراط
یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد .
ژاک دوال
اگر می خواهی بنده کسی نشوی ، بنده هیچ چیز مشو .
فرانسیس بیکن
آنچه مردم را دانشمند می کند ،مطالبی نیست که می خوانند بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند.
جرج برنارد شاو
آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند. .
دیل کارنگی

موفق باشی

سوده پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:23 ق.ظ http://emerald.persianblog.ir

من ین بار واقعا نوشتم کاش پینوکیو بودم...
ولی وقتی پری آبی می اومد، ازش می خواستم به جای اینکه منو یه پسر واقعی کنه، بهم دو تا بال بده. تا بشم یه پرنده ی واقعی...

گل داوودی پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ب.ظ http://goledavoodi.blogsky.com

به جای پینوکیو دوست دارم پری مهربون باشم!

راوی پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 ب.ظ http://www.halachera.blogfa.com

من دوست داشتم مثل اون غوله بودم! بد و ظالم و بی وجدان! ولی وقتی عطسه می کردم مهربون میشدم!

مرجان پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:29 ب.ظ http://myn.blogsky.com

من حتی اگه پری مهربون بهم قلب هم نده ، بازم دلم میخواد آدمک چوبی باشم اونم فقط به خاطر داشتنه جینا و پدر ژپتو که هر دوشون عاشقانه دوستم داشته باشن

دکتر گمشده پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:59 ب.ظ http://drdarya74.blogsky.com


من دلم میخواست پدر ژپتو بودم تا هر کسی رو می خواستم از چوب واسه خودم درست کنم !!

la belle indifference جمعه 20 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:53 ق.ظ http://la-belle.blogsky.com

زندگی ما از قصه ها هم قشنگ تره
فقط اگه خودمون نویسنده و کارگردانش باشیم
و آخر قصه رو خودمون بنویسیم
***********************
ما همه یه جورایی پینوکیو هستیم
یعنی از اول قصه پینوکیو ئیم
یه آدمک چوبی
بدون قلب
در مسیر تکامل زندگی چی به سرمون میاد؟
بعضی آدم میشیم
بعضی فرشته
بعضی دیو
بعضی روباه مکار
و بعضی هم هیچی!
بستگی داره از چه زاویه ای بهش نگاه کنی!!!

ریحان جمعه 27 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:51 ب.ظ http://DR-reihan.persianblog.ir

ای شیطون! دلت پریه رو می خواد واس چس انقدر صغری کبری می چینی؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد